سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

1- دیروز با مظاهر و حامد و غلامعلی رفته بودیم خوش‏گذرانی!
2- احتمالا اولین سفر غیرخانوادگی که رفتم، تابستان بعد از سال اول راهنمایی بود؛ زیارت امام رضا‌علیه‌السلام؛
شاید آن سفر خیلی از نگاه‌های مرا تغییر داد و با رفتارهایی آشنایم کرد که تا قبل از آن اصلا فکرش را هم نمی‌کردم؛ بگذریم.

3- دیروز روز خوبی بود؛ خوب که نه! عالی بود.
ساعت 9 تا 11 کاخ گلستان؛ که به خاطر تنبلی و دیر رسیدن کارمندان کاخ، کلی از برنامه‏مان عقب افتادیم؛ به خاطر همین، تا 11 و نیم نتوانستیم کاخ گلستان را تمام کنیم.
کاخ گلستان چند ساختمان داشت؛ هر ساختمان یک راهنما داشت؛ راهنمای یک ساختمان به‏تر از بقیه بود،‏چون حوصله‏اش مشهود بود و آمادگی‏ تاریخی و هنری‏اش هم جالب‏توجه.
موبایلم شارژ نداشت طبق معمول؛ به خاطر همین نتوانستیم درست عکس بگیریم؛ دوربین هم چیز خوبیه‏ها!

تشریح حضور در نمازجمعه، پارک لاله و اجرای مراسم ناهار و ... و همچنین تماشای میم‏مثل‏مادر و همچنین تئاتر شهر و بقیه اتفاقات دیروز را در ادامه مطلب ببینید.

4- شاید بدانید که در دور اول ریاست‏جمهوری به قالیباف رای دادم.
چندی پیش تنها
کسی که توی این نظام متعلق به هیچ باند و جناحی نیست! در یادداشتی فتوا داده بودند که ورود نظامیان به انتخابات کاری کثیف و غیرانسانی است! و شاید حتی حکم به اعدام فوری نظامیانی داده باشند که وارد حوزه قدرت و اینا شده‏اند.
نمی‏دونم خانم شلوغ سخنگوی دولت،‏ به جز امام،‏ آیت‏الله خامنه‏ای رو هم قبول داره یا نه؛ البته اگه امام رو درست شناخته بود هم نباید این‏ فحاشی‏ها رو می‏کرد.
صحبت‏های امروز آقا جواب وراجی‏های خیلی‏ها بود، خیلی‏ها!
این جمله‏ها مثلا: نیروهای مسلح از جمله سپاه مظهر قدرت، عزم و اراده ملت ایران هستند.
نظامی‌گری در نظام اسلامی، افتخار است.
یه چیزایی نوشتم اما چون حالم خوش نیست،‏ نتونستم کاملش کنم؛ به همین خاطر پاکشون کردم.

5- کاخ‏گلستان رو تموم کرده بودیم؛ قرار بود بریم دستشویی وضو بگیریم و بریم نمازجمعه؛ حامد گفت این wc که میگن معنیش همون wellcome خودمونه!
با اتوبوس خودمون رو رسوندیم به دانشگاه؛ زیرانداز نداشتیم؛ دیر هم رسیده بودیم؛ فقط به نماز رسیدیم، البته آخرای خطبه دوم رو که سیداحمد خاتمی ایراد میکردن شنیدیم.
رفتم یه جا وایسادم تا کاپشنم رو دربیارم و بندازم زیرم، یه پیرمرد جوونمرد سجاده‌ش رو افقی کرد تا من روش وایسم؛ خیلی ذوق کردم.
بعد از خوندن نماز دورکعتی جمعه، نماز ظهر و عصرم رو خوندم با جماعت.
کلی هم توی صف پس‌گرفتن موبایل معطل شدم؛ بقیه هم منتظر من؛ البته مظاهر هم تلفن همراه داشت اما ...

نوشتن، دل خوش می‌خواهد؛ فقط همین را بگویم که دیروز روز خیلی خوبی بود؛ خیلی ...
یاعلی


نوشته شده در  شنبه 85/9/4ساعت  2:38 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]